دلبـــــندم نازنیــــن زهـــــــــرادلبـــــندم نازنیــــن زهـــــــــرا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

نازنين ♥ زهـــــراي ♥ من

زهرا خانوم 1ساله شده

سلام به زهرا خانوم گل الهی خاله قربونت بره دیروز تولدت بود الان شما 1سال و 1 روز و 1 ساعت سن داری دیروز  با مامان و بابا رفتی عکس گرفتی عکسات که ظاهر شد میزارم تو وبلاگت راستی کیک تولد خودتم با اشتها خوردی حالا دیگه 1سال داری زهرا خانومی ولی انگار همین دیروز بود که اومدم بیماستان آریا و تو اتاق نوزادان تورو بهمون نشون دادن اون موقع ها خیلی خوابالو بودی ولی وقتی سر و صدا رو شنیدی چشمای خوشگلتو باز کردی و  همه رو به دقت نگاه کردی، بعدشم دوباره خوابیدی الان یکسال از اون روز میگذره با اومدنت زندگی هممون رو شیرین کردی ، عین خودت که شیرین ترینی با بهترین آرزو ها واسه بهترین خواهر زاده دنیا ...
27 خرداد 1391

زهرا خانوم گل ، جیگر خاله

خاله جونی گلم سلام ببخش که چند وقت وبلاگتو به روز نکردم امتحانام شروع شده واقعا سرم شلوغه ولی مامانت به روز کرده ها یه سری از عکسای خوشگلت تو گوشی من بود دلم نیومد آپلود نکنم   این هم زهرا جونم با بستنی عروسکی   زهرا جونم تو کالسکه نشسته     خوشگل من بزرگ شده دیگه شلوار لی می پوشه               زهرا گلم پیرهن پوشیده قربون خنده هات بشم              خانوم خانومای گلم خیلی دوست دارم هم من هم مامانی گلت ...
11 خرداد 1391

عكس هاي جديد گلم

بالاخره بعد چند ماه منم دست به قلم شدم اينم عكساي دخمل گلم كه با دنيا عوضش نمي كنم هرچند كه با شيطوني هاش مامان  و خسته كرده اينجا زهرا خانم 9 ماه 23 روزشه               ...
19 فروردين 1391

دردونه ی خونه ی ما

سلامی به گرمی پتوی گلبافت امروز می خوام راجع به خوابیدنت حرف بزنم خوابیدن که چه عرض کنم خواباندن زهرا خانوم گل اصلا" از خوابیدن خوشش نمی یاد ولی در عوض وقتی می خوابه عین فرشته های کوچولو می شه مخصوصا وقتی روی شکمش می خوابه زهرا خانوم گلم  هر چقدر هم شیطونی کنی باز هم مثل قند و نباتی قربون اون چشمای نازت این هم چند تا عکس از خوشگل خانوم ما                             ...
12 فروردين 1391

زهرا خانوم ناز نازیه ، همش به فکر بازیه

زهرا خانوم قشنگم سلام شما الان دقیقا 9 ماه و 8 روز و 9 ساعت و 57 دقیقه و 34 ثانیه سن داری الان خونه ی ما هستی کلی هم بهت خوش می گذره گوشی عزیز جون رو گرفتی دستتو داری به آهنگ های کودکانه گوش می دی الهی قربونت برم که دستاتو تکون می دی  و شادی می کنی فدای خنده های قشنگت بشم امروز خاله پرسید چر دندون در نمیاری تو هم کلی خندیدیو لسه های بی دندونتو بهش نشون دادی داشتم فک می کردم چقدر بدون دندون خوشگل و نازی همش منتظرم که برزگ بشی مو هاتو ببافم ببرمت پارک واست بستنی بخرم خلاصه بهت خوش بگذرونم از وقتی که به دنیا اومدی نسبت به همه ی بچه ها مهربون تر شدم حتی امسال به خاطر تو چهار شنبه سوری حتی یه دونه کبریتی هم زدم...
5 فروردين 1391

فرشته کوچولوی ما

زهرا خانوم سلام  حالا شما هم می تونی راحت روی زانو هات راه بری و هم آروم روی پا های کوچولوت بایستی دیگه واسه خودت خانومی شدی شاید باورت نشه ولی "بابا" و "ماما" و "د د" هم می گی منظور از  "د د"  همون گردشه ولی راستش هر چی بزرگتر میشی شیطونی های شیرینت هم بیشتر می شه ولی عیب نداره همین که سالم و سر حال باشی کافیه عکس جدید هم داری ولی هنوز نرسیدم که آپلود کنم ایشالا دفعه دیگه   ...
6 اسفند 1390

زهرا، بهترین هدیه خدا

زهرا خانومی گلم چند وقتیه که واست چیزی ننوشتم راستش درسام خیلی زیاده و وقت ندارم خب خاله جونی چیز جدیدی نیست جز شیطونی های عزیز دلم که تو هستی الهی فدات بشم من، هر چیزی می خوری غیر از شیر مگه آقای دکتر نگفت شیر بخوری خاله جون همه چیز دوست داریا !!!  سوپ  می خوری میوه می خوری حتی نون هم می خوری ولی وقتی کسی با شیشه شیرت می یاد طرفت عین اسپند رو آتیش اینور و اونور می دویی که فرار کنی آخه قربون دل کوچولوت بشم شیر واست خوبه باید بخوری که زود بزرگ بشی منم بهت قول می دم وقتی بزرگ شدی هر وقت که بخوای ببرمت پارک جدیداً بد جور عاشق تلفن شدی و همش باهاش بازی می کنی منم مجبورم تلفن اتاقمو از پریز جدا کنم و بهت بدم که...
6 اسفند 1390